

خلاقیت و اعتماد به نفس از جمله عوامل کلیدی در موفقیت سازمانها به شمار میروند. در دنیای امروز که تغییرات سریع و رقابت فزایندهای در بازار وجود دارد، سازمانها به افرادی نیاز دارند که بتوانند ایدههای نوآورانه ارائه دهند و با اعتماد به نفس در محیط کار خود عمل کنند. با این حال، برخی از رهبران و مدیران به صورت ناخواسته یا عمدی میتوانند خلاقیت و اعتماد به نفس کارکنان خود را تحت تأثیر قرار دهند. این مقاله به بررسی عواملی میپردازد که رهبران میتوانند از طریق آنها خلاقیت و اعتماد به نفس کارکنان را کاهش دهند و همچنین راهکارهایی برای مقابله با این چالشها ارائه میدهد.

عدم حمایت از نوآوری
یکی از اولین عواملی که میتواند خلاقیت کارکنان را تضعیف کند، عدم حمایت رهبران از نوآوری است. زمانی که رهبران به ایدههای جدید و نوآورانه توجه نمیکنند یا آنها را رد میکنند، کارکنان احساس میکنند که ایدههایشان ارزشی ندارند. این احساس میتواند منجر به کاهش انگیزه برای ارائه ایدههای جدید شود.
تحقیقات نشان دادهاند که سازمانهایی که فرهنگ حمایت از نوآوری را ترویج میکنند، معمولاً با سطح بالاتری از خلاقیت و رضایت شغلی مواجه هستند. به عنوان مثال، مطالعهای که توسط Amabile و همکاران (۲۰۱۶) انجام شده است، نشان میدهد که محیطهای کاری که در آنها نوآوری تشویق میشود، میتوانند منجر به افزایش خلاقیت کارکنان شوند. پیاده سازی سیستم هایی مثل نظام پیشنهادات کارکنان و ارایه پاداش به نوآوری های می تواند انگیزه کارکنان برای حفظ خلاقیت را افزایش دهد.
کنترل بیش از حد
کنترل بیش از حد توسط رهبران نیز میتواند تأثیر منفی بر خلاقیت و اعتماد به نفس کارکنان داشته باشد. زمانی که رهبران به جزئیات کارها نظارت میکنند و اجازه نمیدهند کارکنان به طور مستقل عمل کنند، احساس عدم استقلال در آنها ایجاد میشود. این احساس میتواند منجر به کاهش انگیزه و اعتماد به نفس شود. این نوع مدیریت که به مدیریت ذره بینی مشهور است به جای تمرکز بر نتایج و همراهی بر کارکنان بر نکات ریز و جزئیات توجه دارد.
مطالعهای توسط Goleman (2016) نشان میدهد که سبکهای رهبری که بر کنترل شدید تأکید دارند، معمولاً با سطح بالاتری از استرس و کاهش خلاقیت در کارکنان همراه هستند. در مقابل، سبکهای رهبری که بر توانمندسازی و اعتماد به کارکنان تأکید دارند، میتوانند منجر به افزایش خلاقیت و اعتماد به نفس شوند.
انتقادهای مکرر و عدم قدردانی
انتقادهای مکرر و عدم قدردانی از تلاشهای کارکنان نیز میتواند یکی دیگر از عوامل مؤثر در کاهش خلاقیت و اعتماد به نفس باشد. زمانی که کارکنان احساس کنند که هیچگاه برای تلاشهایشان تشویق نمیشوند یا همواره تحت انتقاد قرار دارند، ممکن است انگیزه خود را برای ارائه ایدههای جدید از دست بدهند.
تحقیقات اخیر نشان دادهاند که قدردانی و تشویق میتواند تأثیر مثبتی بر روحیه کارکنان داشته باشد. مطالعهای توسط Grant (2018) نشان میدهد که سازمانهایی که فرهنگ قدردانی را ترویج میدهند، معمولاً با سطح بالاتری از خلاقیت و رضایت شغلی مواجه هستند.
عدم شفافیت در اهداف
عدم شفافیت در اهداف و انتظارات نیز میتواند تأثیر منفی بر اعتماد به نفس کارکنان داشته باشد. زمانی که کارکنان نسبت به اهداف سازمان ابهام دارند، ممکن است نتوانند به درستی عملکرد خود را ارزیابی کنند و در نتیجه اعتماد به نفس آنها کاهش یابد.
مطالعهای توسط Locke و Latham (2015) نشان میدهد که تعیین اهداف واضح و قابل اندازهگیری میتواند تأثیر مثبتی بر عملکرد و انگیزه کارکنان داشته باشد. بنابراین، رهبران باید تلاش کنند تا اهداف سازمانی را به وضوح بیان کنند و اطمینان حاصل کنند که همه کارکنان درک دقیقی از انتظارات دارند.
نبود فرصتهای یادگیری
عدم فراهم کردن فرصتهای یادگیری و توسعه نیز میتواند تأثیر منفی بر خلاقیت و اعتماد به نفس کارکنان داشته باشد. زمانی که کارکنان احساس کنند که هیچ فرصتی برای یادگیری و رشد ندارند، ممکن است انگیزه خود را برای پیشرفت از دست بدهند. پر واضح است که نداشتن مهارت در یک موضوع می تواند عامل کاهش اعتماد به نفس و یا حتی مقاومت کارکنان در مقابل تغییر باشد. لذا وجود برنامه های آموزشی متناسب با نیازهای کارکنان می تواند به صورت مستقیم بر افزایش اعتماد به نفس آنها اثر بگذارد
تحقیقات نشان دادهاند که سازمانهایی که برنامههای آموزشی و توسعه شغلی را برای کارکنان خود فراهم میکنند، معمولاً با سطح بالاتری از خلاقیت و رضایت شغلی مواجه هستند. مطالعهای توسط Noe (2017) نشان میدهد که سرمایهگذاری در آموزش و توسعه میتواند تأثیر مثبتی بر عملکرد کارکنان داشته باشد.
فرهنگ سازمانی منفی
فرهنگ سازمانی منفی نیز یکی دیگر از عواملی است که میتواند خلاقیت و اعتماد به نفس کارکنان را تحت تأثیر قرار دهد. زمانی که فرهنگ سازمانی بر اساس ترس، رقابت منفی یا عدم همکاری بنا شده باشد، کارکنان ممکن است احساس کنند که نمیتوانند ایدههای خود را مطرح کنند یا ریسک کنند.
مطالعهای توسط Schein (2016) نشان میدهد که فرهنگ سازمانی مثبت و حمایتی میتواند منجر به افزایش خلاقیت و اعتماد به نفس کارکنان شود. بنابراین، رهبران باید تلاش کنند تا فرهنگی ایجاد کنند که در آن همکاری، حمایت و نوآوری ترویج شود.
نتیجهگیری
خلاقیت و اعتماد به نفس از جمله عوامل حیاتی برای موفقیت سازمانها هستند. با این حال، رهبران ممکن است بدون آگاهی از تأثیرات رفتارهای خود، خلاقیت و اعتماد به نفس در کارکنان را کاهش دهند. عدم حمایت از نوآوری، کنترل بیش از حد، انتقادهای مکرر، عدم شفافیت در اهداف، عدم فرصتهای یادگیری و فرهنگ سازمانی منفی از جمله عواملی هستند که میتوانند تأثیر منفی بر خلاقیت و اعتماد به نفس داشته باشند.
برای مقابله با این چالشها، رهبران باید بر روی ایجاد فرهنگی حمایتی تمرکز کنند که در آن نوآوری تشویق شود، ارتباطات مؤثر برقرار گردد و فرصتهای یادگیری فراهم شود. این اقدامات نه تنها به افزایش خلاقیت کمک خواهد کرد بلکه موجب افزایش اعتماد به نفس کارکنان نیز خواهد شد.
▎منابع
- Amabile, T. M., Kramer, S. J. (2016). The Progress Principle: Using Small Wins to Ignite Joy, Engagement, and Creativity at Work. Harvard Business Review Press.
- Goleman, D. (2016). Emotional Intelligence: Why It Can Matter More Than IQ. Bantam Books.
- Grant, A. M. (2018). Give and Take: Why Helping Others Drives Our Success. Viking.
- Locke, E. A., Latham, G. P. (2015). New Directions in Goal-Setting Theory. Current Directions in Psychological Science, 24(3), 190-195.
- Noe, R. A. (2017). Employee Training and Development. McGraw-Hill Education.
- Schein, E. H. (2016). Organizational Culture and Leadership. Jossey-Bass.
وحید زارعی