

مدل ذهنی چیست؟ شما چطور وقایع پیرامون خود را تحلیل می کنید و پرسش بسیار مهم، اینکه مدل ذهنی چه تاثیری بر رفتار، انتخاب ها و تصمیمات و در نهایت کیفیت زندگی ما دارد؟
در این مقاله به اهمیت مدل ذهنی و نحوه ارتقای آن به مدلی مناسب می پردازم.
پیش چشمت داشتی شیشه کبود زان سبب عالم کبودت می نمود. مولوی
مدل ذهنی یا Mental model را می توان فرمولی برای حل و تشخیص مسایل پیرامون نامید. برداشت ما از مسایل، اتفاقات و جهان پیرامون ماست. همانطور که یک ماکت ساختمان قابل سکونت و دارای تمام امکانات ساختمان واقعی و نمونه اصلی خود نیست، مدل ذهنی ما از جهان پیرامون هم دارای تمام زوایا و مشخصات واقعی آن نخواهد بود با این وجود هر چه برداشت و مدل ذهنی ما بهتر و مطلبوب تر باشد درک ما از جهان پیرامون را بهبود می بخشد.
جی رایت فرستر مدل ذهنی را اینچنین تعریف می کند
تصویر جهان اطراف ما، که در ذهن خود نگه میداریم فقط یک مدل است. هیچکس در سر خود همه جهان، دولت یا کشور را تصور نمیکند. او فقط مفاهیم و روابط بین آنها را انتخاب کرده و از آنها برای نشان دادن سیستم واقعی استفاده میکند (فرستر، ۱۹۷۱).
این جمله نشان می دهد که ما نمی توانیم همه جهان پیرامون با تمام جزییات آن را به ذهن خود بسپاریم بلکه ما غالبا بخشی از اطلاعاتی که به نظرمان کم اهمیت تر می رسد را حذف می کنیم و سعی داریم آن بخش از اطلاعات را به خاطر بسپاریم که برایمان اهمیت بیشتری دارد. اگر شما ده ها خودرو را ببینید و بعد از شما بخواهند تصویری از این اتومبیل ها ترسیم کنید بیشتر ما فقط می توانیم کلیاتی از این خودرو ها که صرفا نشان دهنده یک خودرو و نهایتا نوع آنها مثلا سواری، کراس، شاسی بلند و یا غیره می باشد را ترسیم کنیم.
در کنار این موضوع یک نقش دیگر هم برای مدل ذهنی وجود دارد و آن استدلال ما از اتفاقات پیرامون و شیوه مفهوم سازی ما بر اساس مدل ذهنیمان است. افراد بر اساس مدل ذهنی خود تجزیه تحلیل و برداشت های متفاوتی از اتفاقات، اشیا و جهان پیرامون خود خواهند داشت. بعضی از اینها به شکل بسیار رایج و عامیانه را می توانیم در بین خودمان ببینیم، مثلا وقتی می گویید کسی مثبت اندیش یا بد بین است. مسلما اتفاق پیرامون هر دوی این نفرات می تواند یک علت داشته باشد اما تحلیل و برداشت آنها متفاوت خواهد بود. این تفاوت در تحلیل و مفهوم سازی بر اساس چیزی شکل می گیرد که در روانشاسی شناختی نام آن را مدل ذهنی می گذاریم.
کیفیت مدل ذهنی به صورت مشخص می تواند تاثیرات بسیار واضحی بر کیفیت تصمیم گیری، کیفیت فکر کردن و کیفیت انتخاب های ما داشته باشد. بر این اساس کیفیت مدل ذهنی به صورت کاملا قابل درک بر کیفیت زندگی افراد موثر خواهد بود.
یکی از مواردی که تمام انسانها در طول زندگی و در شرایط گوناگون با آن در ارتباط هستند، حل مساله است. حل مساله با تعریف ساده یعنی پیدا کردن راه حل برای موضوعی که با شکل دلخواه ما پیش نمی رود. در تعریف علمی تر حل مساله عبارت است از پردازش شناختی برای تبدیل موقعیت مفروض به موقعیت مطلوب در حالی که شخص حلکننده برای حل آن بهطور آماده روش واضحی ندارد. حل مساله تفکر و رفتاری است جهت رسیدن به هدفی که به آسانی در دسترس نیست. در فرآیند حل مساله، حل کننده مساله بر اساس مفروضات و تجربه و شناخت قبلی خود (مدل ذهنی) اقدام به حل مساله می نماید.
بنابراین نگرش و شفاف بودن ذهن حل کننده مساله می تواند تاثیر به سزایی در نتایج آن داشته باشد و از آنجا که کیفیت زندگی ما وابستگی زیادی به شیوه حل مساله ما دارد می توان نتیجه گرفت نگاه ما و مدل سازی ما و نگرش ما به جهان پیرامون بر اساس مدل ذهنی می تواند تغییر یابد.
قصد نگارنده این مقاله تبلیغ مدل ذهنی مثبت اندیش نیست. بسیاری از افراد به خصوص در دهه های اخیر به دنبال شیوه ای افراطی از تبلیغ مثبت اندیشی در تمام زمینه ها هستند. در واقع می توان گفت ما مدل ذهنی خوب یا بد یا مثبت یا منفی قطعی را نمی شناسیم بلکه آنچه اهمیت دارد یافتن یک مدل ذهنی شفاف، جامع و نسبتا فراگیر است که بتواند از برداشت اشتباه ما از مسایل پیرامون جلوگیری کند.
مدل ذهنی ما به صورت پیوسته و بی وقفه در حال فیلتر اطلاعات دریافتی ماست. این فیلتر می تواند گاها مفید و بعضا باعث حذف اطلاعات مورد نیاز ما در حل مساله باشد. همانطور که در ابتدای مقاله بیان شد پیچیدگی های جهان پیرامون باعث می شود ما قادر به دریافت و تجزیه تحلیل کلیه اطلاعات نباشیم لذا اینکه اطلاعات دریافتی ما و آنهایی که کنار می گذاریم دارای چه اهمیت و کیفیتی باشند بسیار کلیدی خواهد بود.
انسانها به شکلی بسیار افراطی در حال مفهوم سازی از جهان پیرامون و حتی جان دادن به اشیا بی جان و یافتن علت حتی برای موضوعات بی دلیل هستند. ممکن است ما به صورت نا خودآگاه تصویر یک انسان را در تنه یک درخت ببینیم. و یا با نگاه به آسمان تصاویر حیوانات را در داخل ابرها جستجو کنیم. این مفهوم سازی در صورتی که بر مبنای یک مدل ذهنی نا مطمئن و فرمول اشتباه برای حل مساله باشد می تواند دردسرهایی را برای صاحب آن ایجاد کند.
آنچه می تواند به ما کمک کند تا بهتر ببینیم، بهتر فکر کنیم و بهتر تصمیم بگیریم انتخاب یک مدل ذهنی مفید با تاکید بر چند نکته است.
- الزاما مدل ذهنی من در تمام مسایل پاسخگو نیست
- مدل ذهنی من می تواند رشد یابد پس ممکن است من در طول زمان مسایل را به گونه ای متفاوت ببینم و حل کنم
- مدل ذهنی من صرفا برداشتی از واقعیت است که ممکن است خود واقعیت نباشد
- هدف از مدل سازی، ساده و قابل فهم کردن جهان پیرامون است و نباید منجر به فیلتر کردن تمام اطلاعات مفید شود
- من باید همیشه نگاهی دوباره به مدل ذهنی خود داشته باشم و یک بار دیگر فرمول خود را برای حل مسایل تجزیه تحلیل و ارتقا دهم.
وحید زارعی
دی ماه ۹۷
وحید زارعی استاد مدیریت و برندسازی مشاور برندشخصی توسعه فردی مدرس مدیریت تصمیم گیری برندسازی برندینگ
۲ دیدگاه. ارسال دیدگاه
استاد زارعی بزرگوار بسیار عالی و مفید بود .
استادمن این مقاله رو ۲ بار خوندم و چیزی که متوجه شدم اینه که باید سعی کنیم اطلاعات مهم رو توی ذهن فیلتر نکنیم و منفی نگر نباشیم و الزاما همه جا مثبت نگر هم نباشیم یعنی درست و منطقی به مسایل نگاه کنیم تا یه مدل ذهنی مناسب برای مسایل مختلف داشته باشیم. تا درموارد مختلف با اخذ تصمیم درست موفقتر عمل کنیم.