

مشاور کسب و کار
مقاله پیش رو را می توان در حقیقت یک دیالوگ همیشگی در اکثر جلسات اولیه مشاوره کسب و کار دانست. سوالاتی که در زمینه بهبود و رفع مشکل کسب و کارها توسط مدیران پرسیده می شود و راه حل های کلی برای حل مشکلات و چالش های رایج این دیالوگ ها. اگر شما هم گمان می کنید نیازمند بهبود در کسب و کارتان هستید مطالعه این مطلب را به شما پیشنهاد می دهم.
رونق و توسعه کسب و کار خواسته هر مدیری است. ایجاد چشم انداز روشن و حرکت به سوی پیشرفت و همچنین سودآوری مناسب با کمترین دغدغه و در کنار همه این موارد استفاده بهینه از امکانات و منابع و حداکثر بازدهی مواردی هستند که هیچکس نمی تواند از آنها چشم پوشی کند و اساس راه اندازی و اداره هر کاری را شکل می دهد، اما در زمانی که رونق اقتصادی چشمگیر نبوده و مصرف کنندگان محدود و در مقابل ارایه دهندگان کالا و خدمات افزایش می یابند و همه اینها مصادف با افزایش ضریب ریسک کسب و کارها و کاهش نقدینگی باشد صاحبان کسب و کار وارد چالش هایی می شوند که بسیاری از آنهایی که خواستار گذار از این شرایط هستند را ناچار به استفاده از خدمات مشاوره می کند.
اما واقعا صاحبان و مدیران کسب و کار دنبال چه چیزی هستند؟ پرسشی که در تیتر مقاله مطرح شد شروع این دیالوگ است؟
” آقای مشاور کسب و کار من مشکل دارد ! “ شما چطور می توانید به ما کمک کنید؟
در پاسخ به این پرسش ابتدا باید شرحی از مشکلات کسب و کار ها را دریافت کرد. و سپس بر اساس مشکلات و در مقابل آن توانمندی ها و منابع موجود راه حل هایی را نیز ارایه نمود. اما من اینجا تمایل دارم به یک مشکل عمده در اکثر کسب و کار ها اشاره کنم که حل آن و تغییر مدل ذهنی ایجاد کننده آن می تواند شروع حل دیگر مشکلات در هر سازمانی باشد.
متاسفانه بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار به جای توجه به مشکلات سیستمی که بوجود آورنده اشکالات دیگر در کسب و کار هستند مستقیما به دنبال رفع مشکل ظاهری می باشند. این نوع تفکر در واقع تنها به دنبال یک مسکن برای درد فعلی کسب و کار بوده و تاثیری دراز مدت در حل مشکلات نخواهد داشت. به طور مثال زمانی که با عمکرد ضعیف یک واحد برخورد می کنند اولین تصمیم تغییر مسئول واحد مربوط خواهد بود و این مشابه تعویض یک قطعه معیوب در سیستم است، هر چند که این کار به ظاهر و برای مدت کوتاه ممکن است بهبودی در سیستم بوجود آورد اما به دلیل عدم توجه به علت عملکرد ضعیف آن واحد ممکن است دوباره ایجاد شود. در چنین شرایطی از دیدگاه یک مشاور تغییر مسئول واحد آخرین گزینه خواهد بود و گزینه های نخست بررسی علل ایجاد ضعف در آن واحد است. در بسیاری از موارد دیده شده یک کارمند بی انگیزه در واقع به علت وجود ضعف در سیستم دچار بی انگیزگی و نهایتا اهمال کاری می گردد. این یک نمونه از نوع نگرش حل مشکل در سیستم و یا حل مشکل سیستماتیک است.
با چنین دیدگاهی اگر به دنبال بهبود در کسب و کار خود هستید به جای نسخه های آماده و مسکن هایی با اثر کوتاه مدت می توانید به پیشنهاد های زیر توجه کنید.
- آیا کسب و کار من دارای برنامه ای مدون برای بهبود و توسعه می باشد؟ اگر خیر به دنبال تدوین یک برنامه استراتژی مناسب باشید.
- آیا شما از یک سیستم مدون برای بازاریابی و فروش استفاده می کنید؟ اگر خیر در سریع ترین زمان با بررسی ویژگیهای کسب و کار خود یک طرح بازاریابی مدون ایجاد کنید
- آیا کارکنان شما و خود شما برای پیاده سازی دقیق سیستم های تدوین شده آموزش دیده اند؟ اگر خیر باید بدانید بهترین برنامه ها هم تاثیری بر کار شما نخواهند داشت و باید آموزش را نهادینه کنید.
- آیا سیستم مدیریت کیفیت برای تضمین بهبود مستمر در کسب و کار شما وجود دارد؟ اگر خیر باید گفت ممکن است حتی اگر امروز کسب و کار موفقی دارید مشخص نیست که در آینده بتوانید جایگاه خود را حفظ کنید
شاید به نظر برخی موارد ذکر شده صرفا برای کسب و کار ها و تجارت های بزرگ مفید باشد و مدیران گمان کنند که آنها به دلیل عدم گستردگی کسب و کار به چنین مواردی نیاز ندارند اما نکته مهم تغییر چنین تفکری است زیرا این برنامه ها و استراتژی ها لازمه هر کسب و کاری از کوچک تا بسیار بزرگ می باشد.
با ذکر این موارد اگر کسب و کار شما هم دارای مشکلاتی است که برای حل آن به یک مشاور کسب و کار مراجعه نمودید حتما به جای اینکه به دنبال حل مشکل باشید نگاهی هم به علت به وجود آمدن آن مشکلات و رفع آنها داشته باشید.
وحید زارعی دی ماه ۹۶
مشاور کسب و کار
وحید زارعی مشاور و مدرس برندسازی و مدیریت مشاوره بازاریابی و فروش مدرس مدیریت استراتژیک مقاله مدیریت استاد برندسازی مشاوره برندینگ مشاوره برندسازی شخصی برندسازی محصول مدرس دوره های مدیریت کسب و کار و MBA
۶ دیدگاه. ارسال دیدگاه
ممنون از شما برای هدف دهی با ارزشی که ارائه دادین با این مقاله
ممنون مقاله خویلی خوبی بود و به نکات ظریفی اشاره شده بود ولی من فکر میکنم بزرگترین تغییر رو در سیستم اول باید خود مدیر در خودش ایجاد کنه مطمعنا کسب و کاری که به مشکل خورده و نیاز به کمک داره دلیل اصلیش عملکرد و بروز نبودن مدیریت من فکر میکنم تمام نکاتی که اشاره فرمودین ابتدا قبل از اینکه وارد سیستم بشیم باید در مورد مدیران ارشد اصلاح بشه خیلی وقتها مدیران منتظرند کارمند ها و …. جادو کنند بله واقعا در حد جادو اگه تمام انتظارها از کارمند و مشاور و …… باشه
بسیار عالی متاسفانه در اکثرمواقع به جای حل مشکل مدیران به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند مطلب شما بسیار عالی اهمیت توجه به رفع علل بوجود آمدن مشکل پرداخت
بسیار عالی
مخصوصا بررسی علل ایجاد ضعف که متاسفانه بسیار کم در کسب و کار به آن میپردازیم و مقاله شما در این زمینه بسیار تاثیر گذاربود استاد.
ممنون
درود به استاد عزیز
به نظر من نکته اصلی که باعث می شود کارفرمایان به دنبال مسکن های کوتاه مدت بروند ۲ مطلب است: ۱- به دنبال رسیدن به نتیجه در کوتاهترین زمان ممکن هستند و ۲- معمولا برنامه های مدون و بلند مدت نیاز به هزینه های اولیه دارد که متاسفانه در کسب و کارهای موجود اول به دنبال کسب درآمد و سود و سپس هزینه کردن به خصوص در زمینه بازاریابی و فروش هستند و این درحالیست که این روند دقیقا باید عکس باشد.
استاد گرامی دقیقا به عواملی اشاره نمودید که مشکل خیلی از کسب و کارهای امروزی است.بعضی سازمانها برای پاسخ به یک سیستم غلط یک سیستم غلط دیگر را راه اندازی میکنندو باعث عدم تناسب حل ریشه ای مساله وایجاد مشکل جدید می شودو با دید مساله محور با قضیه برخورد نمیکنند.در حالی که با روش مدیریت استراتژیک خیلی از این مشکلات قابل حل است.